قتل و اعدام، سرنوشت دو دوست به خاطر عشق به یک دختر
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۸۳۳۵۹
همشهری نوشت: «پسرم به خاطر یک اشتباه مرتکب قتل شد و خانواده مقتول او را قصاص کردند. اما ای کاش خانواده مقتول بین کسی که از روی اشتباه مرتکب قتل شده با کسی که یک خلافکار و جانی است، تفاوتی قائل بودند و درباره بخشش بیشتر فکر میکردند.»
این چکیده حرفهای مردی است که پسر جوانش چندی قبل در جریان یک دوئل عشقی مرتکب قتل دوست صمیمیاش شد و با وجود همه تلاشهایی که برای بخشش او انجام شد اما اولیای دم حاضر به گذشت نشدند و پرونده زندگی او با طناب دار بسته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این درگیری خونین به مهرماه سال 98برمیگردد. آن روز 2 پسر جوان پس از مدت ها رفاقت، با یکدیگر دچار اختلاف شده بودند. اختلاف آنها بر سر دختری جوان بود که هر دو به او علاقه داشتند. دختر جوان اول با سعید آشنا شده بود اما در ادامه پای دوست سعید هم به میان کشیده شده و همین ماجرا باعث کدورت بین آنها شده بود. پیش از این دوست سعید حتی برخی شب ها به خانه آنها میرفت و آنجا میماند اما این اختلاف همهچیز را به هم زده بود. طوری که روز حادثه آنها با یکدیگر در یکی از محلههای شرق تهران قرار دعوا گذاشتند.
وقتی هر دو، سر قرار رسیدند درگیری شروع شد. دوست سعید به طرف او اسپری اشکآور زد و سعید درحالیکه چاقو در دستش بود، ضرباتی را به طرف مقابل پرتاب کرد. یکی از این ضربات اما درست به قلب دوستش نشست. سعید هنوز چشمانش به درستی نمیدید و گمان میکرد ضربه چاقو بهدست و پای طرف مقابل برخورد کرده است. او در همان حال از آنجا فرار کرد و دقایقی بعد جوان مجروح پیش از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد.
سعید پس از این حادثه به خانه خواهرش پناه برده بود؛ اما 2 روز بعد وقتی فهمید که دوستش در این درگیری به قتل رسیده، با پای خودش به پلیس آگاهی رفت و تسلیم شد.
طولی نکشید که پسرجوان در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد. این رأی در دیوانعالی کشور مهر تأیید خورد و با گذشت حدود 3سال سعید در زندان رجاییشهر قصاص شد. حالا مدتی از اجرای این حکم گذشته و طرفین این درگیری که هر دو جوان بودند زیر خروارها خاک خوابیده، اما خانوادههایشان هنوز عزادارند و وقتی به جای خالی فرزندانشان نگاه میکنند، باورشان نمیشود که آنها دیگر به خانه برنمیگردند.
مسعود نساج رضایی، پدر سعید از ساکنان قدیمی یکی از محلههای خیابان پیروزی است. با گذشت مدتی از اجرای حکم قصاص پسرش، او اما هنوز داغدار است و وقتی اسم سعید میآید چشمانش پر از اشک میشود. او میگوید: خانواده مقتول پای دیگ سمنو گفتند پسرم را بخشیدهاند و او را مجازات نمیکنند، اما چند روز بعد از زندان تماس گرفتند که بیایید برای آخرین ملاقات و چند روز بعد هم پسرم قصاص شد. درست است که پسرم مرتکب قتل شده بود، اما او یک جانی نبود و میشد از تقصیرش گذشت.
این مرد با صدای گرفتهاش ادامه میدهد: سعید 25ساله بود. او حدود 6سال بود که به دختری علاقه داشت و میخواست با او ازدواج کند؛ اما چون شغل ثابتی نداشت ما مانع شدیم. مدتی گذشت و وقتی او پافشاری کرد گفتم اگر کار ثابتی داشته باشی خودم برایت به خواستگاری میروم. این شد که او در مغازه برادرش مشغول بهکار شد. بعد از آن بود که به خواستگاری رفتیم و آنها نامزد شدند و با هم رفتوآمد میکردند.
او ادامه میدهد: مقتول هم از چند سال قبل دوست صمیمی پسرم بود؛ طوری که مرا عمو صدا میکرد.
این مرد در ادامه میگوید: مدتی گذشت تا اینکه سعید فهمید دوستش هم به آن دختر علاقه دارد. وقتی سعید این موضوع را فهمید با دوستش دچار اختلاف شد. آنها چندین مرتبه با یکدیگر درگیر شدند تا اینکه روز حادثه با یکدیگر قرار دعوا گذاشتند.
پدر سعید میگوید: پسرم خودش به پلیس آگاهی رفت و خود را تسلیم کرد. او پشیمان بود و میگفت ناخواسته مرتکب قتل شده است. من افراد زیادی را واسطه قرار دادم تا اینکه یک مرتبه وعده دادند که پسرم بخشیده میشود و قصاص نمیشود.
او میگوید: ما در حال فراهمکردن مبلغ دیه بودیم که چند روز بعد از زندان تماس گرفتند و گفتند که بیایید برای آخرین ملاقات؛ باورمان نمیشد. آن شب باز در خانه مقتول رفتیم و هر چقدر که میتوانستیم التماس کردیم ولی فایده نداشت. حتی جلوی در زندان هم به پایشان افتادیم اما راضی به گذشت نشدند. رفتند داخل زندان و یک ساعت بعد مأمور زندان خبر داد که سعید قصاص شده است. آن روز برایم چه جهنمی بود. خدا برای کسی نخواهد.
پدر سعید میگوید: قبول دارم که پسرم مرتکب قتل شده بود اما 2ماه قبل از این حادثه او و مقتول با هم دوست صمیمی بودند و این ماجرا در یک حادثه اتفاق افتاد. پسرم جوان بود و اشتباه کرد. اما نباید بین کسی که هیچ سابقهای ندارد و مرتکب اشتباه شده و فردی که یک سابقهدار است و مرتکب جنایت شده فرقی باشد؟ درست است که حق با خانواده مقتول بود که بچهشان کشته شده اما بخشش قشنگتر از قصاص است.
پدر سعید ادامه میدهد: حکم پسرم اجرا و او قصاص شد و حالا روی صحبتم با خانواده مقتولانی است که فرزندشان در یک درگیری و بهخاطر اشتباه و عصبانیت آنی یک نفر دیگر به قتل رسیده است. قصاص حق شرعی و قانونی آنهاست اما همیشه گفتهاند لذتی که در گذشت است، در انتقام نیست. حالا در این حادثه 2خانواده عزادارند. از دستدادن فرزند، داغ بزرگی است و افرادی که با گذشت شان، اجازه نمیدهند افراد دیگری چنین داغی را تجربه کنند، دست بهکار بزرگی میزنند.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: خانواده مقتول مرتکب قتل شده مرتکب قتل شد پدر سعید روز بعد قصاص شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۸۳۳۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عبرتهای بابک برای اکبرها
سخنگوی دستگاه قضا از تبدیل مجازات اعدام بابک زنجانی به ۲۰ سال حبس خبر داد. اصغر جهانگیر در همان نشست خبری ضمن تأیید بازداشت اکبر رحیمی، مدیرعامل گروه کشت و صنعت دبش، گفته است در پرونده دبش جرم جدیدی کشف شده است. فرار بابک زنجانی از اعدام، درسهایی برای متهم فساد دبش دارد. حالا اکبر رحیمی میتواند به جرم افساد فیالارض در انتظار چوبه دار بماند، یا راه بابک را برای خود برگزیند و امیدوار باشد، فعلاً جان سالم به در ببرد. البته این درسی است که همه مفسدان بالقوه و بالفعل اقتصادی، میتوانند آویزه گوششان کنند.
همین دو سه سال پیش هم کسی فکرش را نمیکرد بابک زنجانی اعدام نشود؛ همه منتظر اعدامش بودند، فقط روزش را دقیق نمیدانستند!
اما کمکم ورق برگشت. از گوشه و کنار خبر میرسید که او با دستگاههای قضایی و امنیتی همکاری میکند؛ اموالش را در داخل و خارج فهرست کرده، برای فروش آنها و بازگرداندن پول بیتالمال همراهی تام و کمال میکند. این خبرهای گاهوبیگاه بیشتر شد تا اینکه در رسانهها و افکار عمومی پیچید پس کی بابک اعدام میشود؟! گویا قرار است زنجانی اعدام نشود و چه و چه.
روز گذشته، سخنگوی دستگاه قضا، بالاخره بر این حرفهای درگوشی صحه گذاشت و رسماً اعلام کرد بابک زنجانی اعدام نمیشود.
بابک به زندگی ادامه میدهد
اصغر جهانگیر، سخنگوی جدید قوه قضائیه در اولین نشست خبری خود، میگوید: رأی پرونده بابک زنجانی در سال ۹۵ از شعبه ۳۸ دیوانعالی صادر شد و پیشبینی شده بود که در صورت استرداد اموال و جبران خسارت وارده و اظهار ندامت و توبه، محکومعلیه میتواند استحقاق برخورداری از تخفیف و عفو داشته باشد.
وی میافزاید: با توجه به همکاریهایی که وی در طول زندان کرد و بیش از ۱۰ سال در حبس است، اموال این فرد در خارج کشور شناسایی شد و با اعزام کارشناسان مربوطه ارزیابیها انجام شد و پس از بازگشت اموال به کشور و با گزارش مقامات ذیصلاح در خصوص استرداد اموال درخواست عفو محکومعلیه بابک زنجانی از سوی دادگستری مطرح شد و از ریاست قوه در اجرای دادنامه درخواست شد و با تأیید ایشان و موافقت رهبری، حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد.
اول و آخر بابک
رسیدگی به پرونده و اتهامات بابک زنجانی در دادگاه انقلاب اسلامی تهران از مهرماه ۱۳۹۴ آغاز شد و بعد از برگزاری ۲۶ جلسه، در بهمنماه ۱۳۹۴ به پایان رسید. نهایتاً در اسفندماه ۱۳۹۴ حکم بابک زنجانی مبنی بر محکومیت وی به اعدام، رد مال به شاکی (شرکت ملی نفت ایران) و جزای نقدی معادل یک چهارم پولشویی، صادر شد.
پس از صدور حکم، وکیل متهم در مهلت قانونی نسبت به حکم صادره اعتراض کرد و پرونده اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ به دیوان عالی کشور رفت. حکم اعدام بابک زنجانی در آذرماه ۱۳۹۵ در دیوانعالی کشور تأیید شد، البته با این قید که اگر محکومعلیه، کلیه اموال را مسترد کند میتواند از ارفاقات قانونی ذیل ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی بهرهمند شود.
محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه در ۳۰ بهمنماه ۱۴۰۲، طی سخنانی در نشست شورایعالی قوه قضائیه، از این موضوع خبر داد که در نتیجه تلاشهای همه بخشهای ذیربط، اموال «بابک زنجانی» در خارج از کشور شناسایی و به تهران منتقل شد.
رئیس کل بانک مرکزی نیز در اول اسفندماه تأکید میکند: اموال بازگردانده شده بابک زنجانی که بهصورت داراییهای ارزی است، تماماً به خزانه بانک مرکزی منتقل شده است.
بنا بر آنچه خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، منتشر کرده است، بدهی زنجانی به مبلغ یک میلیارد و ۹۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو تسویه شده است و این اموال به عنوان پشتوانه پولی کشور به خزانه بانک مرکزی بازگشت. ارزش داراییهای وارد شده بابک زنجانی به کشور با احتساب اموال قبلی مصادره شده، مجموعاً از کل مبلغ بدهی وی و خسارات وارده بیشتر بود.
روند پرونده بابک زنجانی یک درس مهم دارد: میشود مفسد کلان اقتصادی بود، به اعدام هم محکوم شد، اما با همکاری در زندان و جبران واقعی اشتباهات گذشته، از اعدام رها شد. اکبر رحیمی که رسوایی دبشاش برملا شده است، میتواند اولین و بزرگترین شاگرد قبول شده در مکتب بابک باشد.
جرم جدید در دبش
سخنگوی دستگاه قضا در نشست خبری روز گذشته خود، پس از اعلام عفو بابک زنجانی، از کشف جرم جدید در پرونده موسوم به چای دبش خبر داده است.
جهانگیر میگوید: پرونده قضایی در این خصوص تشکیل شده است که بازپرس تحقیقات مفصلی انجام داده است، افرادی از جمله صاحب اصلی چای بازداشت شدند، برخی از این افراد با صدور وثیقه آزاد شدند.
وی میگوید: پرونده در حال صدور نهایی قضایی بود که جرم جدید کشف شد. تعدادی مهر مربوط به شرکتهای داخلی و خارجی در محل کشف شد که لازم بود تحقیقات انجام شود. تحقیقات در حال انجام است، بهمحض تکمیل تحقیقات پرونده به دادگاه ارسال خواهد شد، همچنین اطلاعرسانی لازم نیز صورت خواهد گرفت.
جهانگیر تأکید میکند: دستگاه قضایی درباره پروندههای مورد اشاره تحت فشار نیست و رسیدگی به این پروندهها در دستور کار و جریان است.
همکاری با قانون، حیاتبخش است
فارغ از اعداد و ارقامی که پیرامون فساد چای دبش مطرح میشود، اکبر رحیمی هم میتواند با رد مال، پرداخت جزای نقدی و توبه، از اعدام احتمالی رهایی یابد. این مسیری است که قانون پیش پای همه مفسدان گذاشته است. البته این را هم نباید نانوشته گذاشت که تخفیفات قانونی و رأفتهای اسلامی، میتواند مفسدان را جری و متوهم کند.
برای برونرفت از این مفسده هم قانونگذار تدابیری دارد؛ سلاطین اعدام شده هم احتمالاً توبه کرده بودند و حاضر بودند رد مال داشته باشند تا اعدام نشوند، اما قانون و قاضی چنین تشخیص داده بودند که در هر حال مشمول عفو قانونی نمیشوند!
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی